.
اسم واقعيش جيوسپينا پاسكوالينو ديمارينئو بود، ولى دوستاش صداش ميكردن پيپا . پيپا باكا, هنرمند جوان ايتاليائى كه همين يكى دو هفته پيش جسد عريان و خون آلودش را در كنار لباس سفيد عروسى كه به تن داشت در دشتهاى اطراف روستاى گبزه در تركيه پيدا كردند.
لباس سفيد عروسى پيپا يك نماد بود: نماد صلحى كه پيپا دوست داشت به خاور ميانه بيايد، نماد محبتى كه پيپا ميگفت در عمق دل مردم نهفته، و نماد اعتمادى كه پيپا ميخواست نشون بده كه بايد به مردم داشت . پيپا مسافر بود و پيامبر، در سفرى كه اسمش را گذاشته بود 'عروسى صلح'. داستان از اين قرار بود كه پيپا و چند تا از دوستاى هنرمندش تصميم گرفته بودند حركت سمبليكى را براى صلح و دوستى شروع كنند، حركتى كه طى اون قرار بود لباس سفيد عروسى بپوشند و به كشور هاى مختلف، از جمله كشور هاى خاور ميانه سفر كنند ، به ميون مردم محلى برن ، و پيام دوستى و محبت را به اونها و به تموم مردم دنيا برسانند .
پيپا و يكى از دوستاى هم گروهش مسير سفرشون رو از تركيه انتخاب كردن و تصميم گرفتن با اتو استاپ از عرض تركيه سفر كنند و نهايتا به اسرائيل و فلسطين هم بروند و با لباس سفيد عروسى خودشون مردم را به دوستى دعوت كنند . اما سفر پيپا طول زيادى نكشيد، هنوز در شمال غربى استانبول ، نزديك درياى سياه بود كه سياهى مرگ چهره مخوفش خودش رو به اون نشون داد ، و پيپاى معصوم متوجه شد كه دنيا و دلهاى ساكنانش شايد اونقدر هم كه فكر ميكرده گرم و پر محبت نيست . اما چه حيف كه پيپا اين واقعيت را دير متوجه شد، زمانى كه بدن نحيفش در كنار روح لطيفش زير دست و پاى بيرحم خشونت مرد ترك به يغما ميرفت.
تنها دليلى كه پليس موفق شد جسد پيپا را در بيابان ها پيدا كند اين بود كه مراد قاراتاش، مردى كه پيپا را پس از تجاوز به قتل رسانده بود ، ظاهرا از تلفن موبايل عروس جوانش خوشش اومده بود و تصميم گرفته بود به جاى تلفن خودش از اون استفاده كنه ، سيم كارت تلفن خودش را در موبايل پيپا گذاشته بود.
و چگونه ميتوان نمادينش نديد، كه چه شوخى زشتى خدا با عروس ناكام صلح در سر داشت ،كه پايان دردناك زندگى كوتاهش را در دستان سنگي و سياه (قاراتاش) مرادش رقم زد
.
مرا جع:
.
.
.
۲ نظر:
"Gi" در زبان ایتالیایی «ج» تلفظ میشود. «جیوسپینا» درست نیست؛ درستش «جوسپینا» است.
ميشه از اين همه نشاني فهميد كه ديگه صلحي وجود نخواهد داشت!
ارسال یک نظر